در ساحل زندگی

چند وقتیه عطیه زهرا خیلی عجیب شده نمیدونم چرا ؟؟   از صبح تا شب با لباس بیرون و کفش تو خونست.فقط کفشاش چند دقیقه ای از پاش در میان اونم که معلومه چرا چند شب پیش گذاشتم خوابش عمیق شه ساعت دو نیم نیمه شب کفشا و لباسارو در اوردم وتو کمد قایمشون کردم و رفتم خوابیدم صبح دیدم جلوی در اتاق با لباسا و کفشای امیر علی خوابه با تعجب پرسیدم این چه وضعیه؟؟باباش با عصبانیت میگه نصفه شب بیدار شده بوده گریه و زاری منم لباساشو پیدا نکردم مجبور شدم لباس و کفش امیر علی رو بپوشونم یا تو این گرما میخواد بره بیرون با سویشرت و کلاه و ... یا لباسای خودشو تن عروسک میکنه و با خودش میبره ..دیشب باباش گفت تو رو خدا راضیش کن لا اقل عروسکه رو ...

    محمد امین عزیزم ٧سال و ٧ ماهگیت مبارک گلم   ...

سلام روز تمام مادران عاشق مبارک         خــُدایـا .. روزی نـیـاد کـه مـن بــاشــم و .. مـادرم نـباشه .... مـادر .. گـناهـان ِ کـبیره أم بـه کـنار .. در قـیامـت از پـَس ِ جـوابشـان بـر مـی آیـم .. تـرس ِ مـن .. از آن اشـکی ست کـه بـخاطر مـن به روی گـونه أت چـکید .. (( مــــرا بــبـــخـــش .. مـــــــادر ))   ...